شايد وقتي ديويد موسل بز قهرمان المپيك سيدني در سنگين وزن كه حالا سرمربي تيم ملي روسيه را يدك ميكشد، كمكش را غرق بوسه ميكرد و پيروزمندانه لبخند فاتحانه نسبت به شكست ايران در كشتيهاي نفر به نفر به تماشاگران مغموم سالن سيد رسول حسيني ميزد هيچگاه فكرش را نميكرد كه اين شاديها دقايقي
شايد وقتي ديويد موسل بز قهرمان المپيك سيدني در سنگين وزن كه حالا سرمربي تيم ملي روسيه را يدك ميكشد، كمكش را غرق بوسه ميكرد و پيروزمندانه لبخند فاتحانه نسبت به شكست ايران در كشتيهاي نفر به نفر به تماشاگران مغموم سالن سيد رسول حسيني ميزد هيچگاه فكرش را نميكرد كه اين شاديها دقايقي بيشتر دوام نخواهد داشت و پس از اعلام برتري ايران در امتياز فني با حساب 14 به 12 كو توسط پروفسور خالدي به حضار گفته شد، اردوي روسيه غرق در غم و اندوه فرو رفت. چه طبق قانون فيلا در چنين جام جهانياي امتيازات فني تيم پيروز را معرفي ميكند و نبردهاي تن به تن و بردهاي آن تنها و تنها يك پيشنهاد است كه هنوز به تصويب نرسيده است. جامي كه منوچهر لطيف آنرا بسيار كم اهميت ميداند و حتي جام جهاني را از آن بر ميدارد و نام «تورنمت» بر آن مينهد. با اين اوصاف نبايد از نقش تأثير گذار رئيس خوش برخورد و خوش خنده فيلا به اين سادگي گذشت كه اين جام را بعد از المپيك و جام جهاني مرسوم مهمترين مسابقات فيلا بر ميشمارد و نحوه برگزاري مسابقات و نظم و ترتيب آن در شهرستاني از ايران او را بسيار شگفت زده كرد و لابيهاي او براي گرم بودن مسابقات با حضور تماشاگراني كه بعد از اتمام مسابقات هيچ انرژي از آنان باقي نميماند و حتي صدايشان در نميآمد، همه را حجاب رسيدن ايران به فينال نمود. بدين ترتيب شاهد بوديم كه مارتينتي جو زده همانند قهرمانان تشك دسته گل خود را به سمت تماشاگران طي يك لحظه غافلگيري پرتاب كرد و بقيه را نيز مجاب به انجام چنين كاري كرد و اين تنها خوشحالي از ته قلب وي و رضايتش از انجام چنين مسابقاتي در چنين شهري را نشان ميداد و اثبات اين سخن كه «مازندران پايتخت كشتي جهان» است. كشتي فينال در چنين اتمسفري آغاز شد، جاي سوزن انداختن هم نبود، جمعيت سه هزار نفري سيد رسول به اندازه سيهزار نفر حنجره پاره ميكردند و فرياد ايران، ايران سقف سالن و كف آنرا به لرزه ميآورد كه بر روحيه هر حريفي با هر چند تا عنواني تأثير منفي ميگذاشت. اولين كشتيگير تقي داداشي بود كه سرحال و قبراق به روي تشك آمد و با حريف عنوان دار و با تجربهاي روبرو شد، داداشي اين بازي را واگذار كرد اما همگان اعتفاد د ارند تنها امتياز وقت اول به اشتباه به حريف كوبايي داده شد تا تقي روحيهاش را ببازد. كشتي دوم را مراد محمدي در مقابل رقيبي گرفت كه در بوداپست از او شكست خورده و مراد قول پيروزي در اولين مصاف را داده بود. هنوز چند ثانيهاي نگذشته بود كه كوبايي قبراق طي يك غافلگيري كردن محمدي را گرفت و با به پل بردن او و اجراي چند فيتوي جانانه وقت اول را با اختلاف شش امتياز نصيب خود كرد اما اين شير بچه پهنهكلايي و ساكن ساري با رشادتي مثال زدني و بازيابي تمركز، اين حريف كشتي بلد را مجبور به امتياز دهي كرد و برد. حسن طهماسبي سومين قهرمان ايراني بود كه در آخرين ثانيه با امتياز گيري حريف سرحال خود را شكست داد تا همه چيز بنفع ايران تغيير جهت دهد. سالن از شدت خوشحالي در حال تركيدن بود و صداي كر كننده تماشاگران هوش و حواس را از همه برده بود. اصغر بذري كشتي بعدي را برگزار نمود و با قلدري، تيز هوشي و اجراي فنهاي زيبا چنان رقيب را برد كه سر مربي كوبا بهت زده فقط به تشك مينگريست و در فكر فرو رفته بود. اما رضا يزداني ستاره ليگ امسال و اعجوبه 84 كيلوگرمي كه او را «پلنگ بيقرار جويبار» مينمايند با رقص پاي مخصوص خود وارد تشك شد و با صورتي سرد كه هيجاني در آن مشاهده نميشد، خونسرد و با تمركز چنان حريفش را مقهور تكنيكهاي ناب و قدرت بدني حيرت انگيزش كرد كه كوباي نگون بخت چارهاي جز ضربه فني را در خود نميديد. يزداني با اين كشتي سلامي گرم به آينده درخشانش كرد و نداي آماده باش به تمامي قهرمانان جهان و المپيك جهاني سر داد. در اين لحظات سالن سيد رسول حسيني در حالت انفجار بود و اشك شوق از چشمان طالقاني و هادي حسيني مدير كل تربيت بدني مازندران خارج ميشد. حتي باخت جعفر دليري هم سبب نشد كه تماشاگران ساكت شوند و فردين معصومي با اجراي فنهاي زيبا و خاكهاي مثال زدني شادي را به اردوي ايراني و ميان تماشاگران آورد و خستگي را از تن همه خارج نمود. پشتكهاي او بعد از پيروزي در مقابل حريف كوبايي سالن را به وجد آورد و همه از سر و كول هم بالا ميرفتند. شير بچههاي ايراني قهرمان جام جهاني شدند و كاپ قهرماني را در ايران نگاه داشتند. جام قهرماني به بهشتيان دبير فدراسيون و سرپرست تيم ملي داده شد و ناگهان شلوغي روي تشك كشتي به هر چيز ميمانست جز جشن قهرماني، عباس جديدي و فردين معصومي جام در دست، دور افتخار ميزدند اما اثري از ديگر مليپوشان نبود و شايد از ترس جمعيت وسط سالن، ماندن در اتاقشان را ترجيح دادند. اين نوع برگزاري پاياني نشان داد كه مديريت برگزاري مسابقات هيچ برنامهاي براي پايان كار نداشتند و همانند هميشه حضور افراد غير مسئول و تماشاگران سينه چاك پر رنگتر از افتخار آفرينان و زحمتكشان بود. كوباييهايي كه براي قهرماني آمده بودند دست خالي ماندند اما قهرماني براي آنها طعمي ديگر داشت چرا كه آنها اين مدالها و جوايز را تنها براي فروش ميخواهند تا اندكي از فقر خود بكاهند، حتي شنيده شده است قهرمانان المپيك و جهاني هم مدال هايشان را به روسها ميفروشند (25000 دلار) تا خرج زندگيشان را در آورند و هزينه تمرينهايشان را از طريقي پرداخت كنند. جام جهاني به بهترين نحو به پايان رسيد و مساباقت و نحوه پذيرايي از تيمها جاي هيچ گله و بيبرنامگي نگذاشت و بايد يك خسته نباشي درست و حسابي به تمامي دست اندركاران برگزاري مسابقات گفت و دست مريزادي بزرگ به ملتي فرهيخته، به مازندرانيهاي مهمان دوست و سلحشور كه با نشان دادن فرهنگ والايشان برگ زريني در دفتر خاطرات ذهن يك ملت پهلوان و چندين كشور قهرمان خيز ثبت كردند. اميدواريم با حفظ اين قهرمانان و چنين تماشاگراني شاهد افتخار آفرينيهاي بيشتري توسط مازندران و ايرانيهاي سرافراز باشيم.
ساري ـ علي عالي كردكلايي
|
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();